چکیده بیتردید دربطن حماسههای هرقوم، شاهد بازتابی از نحوهی مواجههی آدمی با جنبهها و جلوههای مختلف زندگی هستیم. در واقع آن چه که از آن به فرهنگ و سنت یاد میشود مولود همین چشم اندازها و رویکردهاست. . شاهنامه و ایلیاد و ادیسه آیینهی تمام نمای تمدن دیروز ایرانی و یونانی به شمار میآیند. یکی از موضوعاتی که کمتر مورد توجه عموم پژوهشگران قرار گرفته ، رویکرد تحلیلی و انتقادی به حضور زنان در این آثار حماسی است. مقولهای که نتایج بسیار تأمل برانگیزی بویژه از منظر روان شناختی، جامعه شناختی، مردم شناختی و... بدنبال خود دارد. ما در این پژوهش ابتدا به تبیین و توصیف جایگاه و موقعیت زنان شاهنامه و ایلیاد و ادیسه در روند و فرایند حوادث و جنگ و شکستهای می پردازیم . سپس با ارائه-ی تشابهات و تفاوتها، به نقد و داوری حضور و جایگاه زنان در این آثار حماسی با توجه به تلقی امروزین از زن خواهیم پرداخت .