مقاله حاضر میکوشد جایگاه موسیقی شعر را در ترجمه نشان دهد. به همین دلیل ناگزیر به بحثی کوتاه در باب ذات خود ترجمه و مسائل پیچیده مربوط به آن میپردازد. در آغاز بحث افراد خوش بین نسبت به ترجمه از افراد بدبین متمایز شده و سپس به دو مفهوم بسیار مهم متن اصلی و همچنین مفهوم معنا و یا معنای معنا در زبان و ترجمه به گونه ای فشرده پرداخته میشود. نشان داده میشود که فهم درست از این دو مفهوم مهم میتواند تأثیری اساسی بر روی نگرش ما از ترجمه شعر داشته باشد و ما را در امر ترجمه شعر در مسیر درست قرار دهد. مسئله دیگری که به گونه ای چشمگیر به مترجم در امر ترجمه شعر کمک مینماید درک جایگاه ویژه موسیقی شعر است، که قسمت آخر مقاله به آن میپردازد. نتیجه مباحث موجود در مقاله از آغاز تا پایان این است که مترجمی که موسیقی یک شعر را با مهارت و زیبایی در کنار روح دنیای مفهومی آن شعر ترجمه کرده باشد مترجم موفقی است.