یکی از ذخایر مهم فرهنگی هر ملت، ادبیات آن است که از ابعاد گوناگون شایستۀ تأمل است و یکی از این ابعاد «محتوای اخلاقی» است که«عدالت»یکی از مصادیق آن می باشد و از آنجا که ستایش سروده ها در عصر غزنوی رایج بودند و در آنها ممدوحان به فضایل اخلاقی از جمله«عدالت»ستوده میشدند، شایسته دیدیم که مبانی عدالتخواهی شاعران را در این اشعار بررسی کنیم. با بررسی و تحلیل ستایش سرودههای عصرغزنوی در دیوانهای شاعران مشهور این دوره، دریافتیم که شاعران عموماً ممدوحان خود را به«عدالتدوستی»ستودهاند. با تعمق دراین اشعار پی بردیم که شاعران ستایشهای خود را بر مبانی متعددی بناکردهاند. این مبانی اجمالا عبارتند از: الف)مبارزه با ظلم و جور ب)تأمین امنیت ج)عمران و آبادی کشور د)برقراری نظم اجتماعی هـ)بقای حاکمیت و)نشاط اجتماعی ز)نفی تبعیض ح)دفع بلا و مصیبت و... نتایجی که از پژوهش مزبور دریافتیم عبارتند از: الف)فضایل اخلاقی در این عصر دست کم از بعد نظری، همچنان معتبر بودند، اگرچه در عمل چندان جدی انگاشته نمیشدند. ب)انگیزه شاعران از سرودن این اشعار متفاوت بود؛ هرکدام متناسب با شخصیت و همت خود، تحقق مطلوبی را جست و جو میکرد. ج)این اشعار از فقدان عدالت درعصر مورد پژوهش حکایت میکند؛چرا که شاعران برای برآورده شدن خواستههای حتی به حق خود،به ستایشهای سخیف و نادرست تن میدهند تاشایدموافقت ممدوح را جلب کنند.